گفته بودم در راستای خود را پرت کردن در امور زندگی و دیگه از اینجاش با خودمه و به به! چه هیجان انگیز

خوب، فردا من یه مصاحبه کاری دارم که جدا فکر نمیکردم بخوام خودم رو اینقدر زود مجبور کنم به کاری. و این نه به معنای اینکه نمیترسم که صد البته میترسم ولی خوب چیزی که من فهمیدم اینه که همه میترسن و اینکه اگه از چیزی میترسی، باید دقیقا خودت رو مجبور به انجام اون کار کنی. نمیدونم چی پیش میاد ولی زندگی دیگه از الانش رفته روی مرحله سخت بازی. لطفا جا نزن.


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین جستجو ها